کد مطلب: 205160
مقاومت انقلابي يا سرسپردگي در سياست خارجي؟
تاریخ انتشار : 1400/07/22 08:49:22
نمایش : 1053
در چهل سال گذشته، شبهه افکني در باب موفقيت‌هاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در دستور کار مخالفين و معارضين نظام قرار داشته است.

به گزارش هفت چشمه؛ يادداشت ميهمان ـ سيروس محموديان: در چهل سال گذشته شبهه افکني در باب موفقيت‌ها و دستاوردهاي سياست خارجي نظام جمهوري اسلامي در دو بخش اقتصادي، سياسي و متقابلاً طرح شائبه هزينه‌ساز بودن پاي بندي ايران به آرمان‌هاي اصيل انقلاب اسلامي در عرصه سياست خارجي و دفاع از مستضعفان عالم که ريشه در فرهنگ متعالي شيعه علوي و فلسفه انتظار مهدوي دارد همواره با فراز و نشيب‌هاي قابل‌تأملي در دستور کار مخالفين و معارضين نظام قرار داشته است. هم‌چنين مرتبط دانستن سازش برخي دولت‌هاي عربي وابسته به صهيونيست‌ها با عملکرد نهائي سياست خارجي نظام از ابعاد ديگر اين شبهه افکني ها است. البته همواره تاريخ سياسي؛ اجتماعي ايران لبريز از افراد خودکامه و هرهري مسلک موجه و ناموجهي بوده است که براي دستمالي قيصريه را به آتش کشيده و در پايان کار با آب‌کشي‌هاي ناشيانه جانماز، دانسته و ندانسته آب به آسياب دشمن ريخته‌اند. اخيراً در داخل کشور عده‌اي که فاقد توان تخصصي و يا تحليل سياسي در عرصه سياست خارجي هستند فضا را براي شبهه افکني مجدد مناسب ديدند. درواقع آن‌ها عملاً سعي دارند با آسمان‌وريسمان بافي هاي شبه تحليلي در قالب پيام‌هاي بي مبنا سياست خارجي جمهوري اسلامي را مخدوش نشان داده و بنيان وحدت ملي و وفاق اسلامي ايجادشده در داخل و خارج از کشور را آماج حملات خود قرار دهند. البته هم‌زماني اين فضاسازي با بروز و ثبوت اقتدار ملي ايراني‌ها در برابر غربي‌ها در بحبوحه شروع مجدد مذاکرات برجامي در وين بسيار قابل‌تأمل است. طبيعي است روند مرسوم آنان سياه نمائي و تکيه‌بر استدلال‌هاي غلط مبتني بر پيش‌فرض‌هاي باطل باشد. از سوي ديگر اشتهار عمده افراد مذکور به بلاتکليفي اصولي در ميانه انقلابي گري سابق و وادادگي کنوني امکان تشخيص اين فتنه جديد رسانه‌اي را براي برخي مشکل و پيچيده مي‌نمايد. اين طيف اخيراً با انتشار مطالبي از خود و ديگران مدعي شدند که سياست خارجي نظام دست آوردي جز فقر و فلاکت براي مردم نداشته است. همچنين شرايط کنوني سبب شده تا جنگ اعراب با اسرائيل به اتحاد اعراب با اسرائيل عليه نظام مبدل شود. در اين رابطه لازم به ذکر است:

1. فلسفه‌بافي انتزاعي، پيش کشيدن مباحث نظري تاريخي منتشر در متن مکاتب مختلف فکري مانند زيربنا يا روبنا بودن اقتصاد، برتري فرهنگ و سياست و اخلاق و معنويت بر اقتصاد از ويژگي‌هاي بارز اين دست از جوسازي‌ها است. از سوي ديگر به‌طور عمومي تمسک به مصاديق اجتماعي مانند حجاب، ظواهر مناسک و بزرگ‌نمائي وجود يک تقابل دست‌ساز ميان آرمان‌هاي سياسي انقلاب اسلامي نظير صدور انقلاب و مبارزه با استکبار جهاني با موضوع مهم تحقق قسط و عدالت و رشد و رفاه اقتصادي جامعه براي تخطئه سياست خارجي نظام جمهوري اسلامي ايران و ناچيز نشان دادن دستاوردهاي اقتصادي و سياسي نظام از ديگر خصوصيات فکري و رفتاري آنان است.

2. مقصر نشان دادن سياست خارجي نظام در قبال فقر کنوني جامعه از سوي اصلاح‌طلبان فقط در بوته پاک کردن صورت‌مسئله و کم‌رنگ سازي نقش منفي و تخريبي دولت اصلاحات در پيش آمد وضع کنوني قابل رصد است. همواره ميزان رشد اقتصادي ايران در يک دهه گذشته فارغ از مشکلات معيشتي و اقتصادي پيش‌آمده در دو، سه سال اخير که ريشه در افزايش افسارگسيخته نقدينگي، تورم، بي‌برنامگي اقتصادي و بي‌انضباطي مالي دولت روحاني و هم‌چنين تبعات گريزناپذير بيماري کرونا دارد؛ به شکلي انکارناپذير مطلوب بوده است. ايران با وجود همه دشمني‌هاي نظام سلطه و تحريم‌هاي ظالمانه همواره در جمع ۳۰ اقتصاد بزرگ جهان قرار داشته است و مطابق پيش‌بيني صندوق بين‌المللي پول اين حضور تا سال ۲۰۲۴ ادامه خواهد داشت. بر اساس گزارش اخير وبگاه خبري «اينتل نيوز» نرخ پس‌انداز ناخالص ملي ايران حدود 38 درصد است؛ اين نرخ در قياس با اتحاديه اروپا (22 درصد)، انگلستان (13 درصد) و ايالات‌متحده (18 درصد)؛ گوياي توان اقتصادي ايران است که در طول ساليان گذشته دوام و قوام يافته است. سادگي است که اتفاقات دو سال اخير رخ داده در حوزه اقتصادي کشور را به بنيان اقتصادي تنومند چهل‌ساله انقلاب اسلامي و شعارهاي اصيل و رهائي‌بخش آن ارتباط داد.

3. بي‌شک در هشت سال گذشته تلاش براي سازش با قدرت‌هاي سلطه‌جوي غربي، اعتقاد مذموم به کدخدا محوري دولت آمريکا، تمرکز بر ايده مذاکره با دنيا، تفکيک ديپلماسي سياسي و ميداني، تفوق دادن ديپلماسي سياسي بر ميداني، گشودن دروازه‌هاي کشور بر روي غربي‌ها، تسليم شدن کامل در برابر سياست‌هاي پولي و مالي غربي‌ها و متقابلاً بي‌اعتنائي فراگير به ظرفيت‌هاي اقتصادي داخل کشور همواره در دستور کار دولت روحاني قرار داشته است که نتيجه آن چيزي جز مشکلات اقتصادي امروز ايران نيست. گره زدن زلف مشکلات داخلي به موضوع تحريم و ناکارآمدي سياست خارجي يک خطاي استراتژيک محاسباتي است که در اين ميان عده‌اي با شيطنت سياسي و دادن آدرس غلط در خصوص ريشه مشکلات فعلي به دنبال تخريب و تخطئه اصول سياست خارجي نظام جمهوري اسلامي هستند.

4. طبيعي است کليد حل مسائل اقتصادي کشور الزاماً در عرصه سياست خارجي آن‌هم مشخصاً در رابطه گرگ‌وميشي با آمريکا و اروپا معنا نمي‌يابد. براي رفع‌ورجوع مسائل اقتصادي و بهبود اوضاع پيش روي، توجه ويژه به تعامل سازنده اقتصادي با کشورهاي غير متخاصم شرق و غرب، احياء ظرفيت اقتصادي 40 درصد معطل کنوني، جلوگيري از قاچاق ارز و کالا، سرمايه‌گذاري بنيادين و اصلاح ساختار بنگاه‌هاي اقتصادي، اجراي اصولي اصل 44، اصلاح ساختار نهادهاي بانکي و مالي، گمرک و اقتصاد و دارائي، گشودن فضاي رقابتي براي توليد و کسب‌وکار، رفع موانع توليد و صادرات، پرهيز مديريت دولتي از مداخله مخرب در بخش اقتصاد خصوصي و غير حاکميتي، توجه به توان توليد داخل، تقويت بازارهاي رقابتي و ده‌ها شاخصه ديگر الزامي است.

5. ايجاد شکاف کاذب ميان حوزه اقتصاد، فرهنگ انقلابي و سياست خارجي کارآمد، شگرد نخ‌نما شده اين طيف در هجمه به تحرک پيش‌آمده در فضاي سياسي داخل و خارج از کشور بشمار مي‌رود. بديهي است در متن آموزه‌هاي ديني اسلام و متأثر از آن از بدو پيروزي انقلاب اسلامي توجه ويژه به موضوع اقتصاد چه در قانون اساسي و چه در تأکيدات رهبري انقلاب اسلامي يکي از وجوه غالب و اصول راهبردي انقلاب اسلامي بوده است. همواره نگاه حاکميت انقلابي به مقوله اقتصاد اسلامي و تلفيق آن با فرهنگ ديني در سياست‌هاي کلي نظام و مشخصاً در متن بيانيه گام دوم انقلاب تبلور عيني دارد. يک توجه ساده به نام‌گذاري‌هاي ده سال اخير کشور توسط مقام معظم رهبري مبين چنين نگاه راهبردي است.

6. اما در رابطه با نقش سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در سازش برخي دولت‌هاي خودفروخته عربي با صهيونيست‌ها مي‌توان گفت: اولاً ) پيام جمهوري اسلامي در عرصه سياست خارجي مبتني بر اصل حسن هم‌جواري، همواره صلح و دوستي و صيانت از امنيت پايدار منطقه بوده است. حمايت از جبهه مقاومت و تلاش براي تأمين حقوق غصب شده فلسطيني‌ها و ساير ملل محروم از اصول مترقي آن بشمار مي‌رود. ثانياً ً) در حال حاضر رژيم صهيونيستي در زندان بزرگي به نام سرزمين‌هاي اشغالي محبوس شده است. سازش چند کشور سکولار و وابسته عربي تأثيري در رهايي اين رژيم ندارد. از سوي ديگر سازش دولت‌هاي مذکور که عملاً فاقد پايگاه مردمي بوده و تمام دوام و قوام آن‌ها در وابستگي به غربي‌ها معنا پيدا مي‌کند با رژيم جعلي صهيونيستي را نمي‌توان با سياست خارجي ايران مرتبط دانست. ذات دولتمردان چنين کشورهايي خوش‌خدمتي به غرب است. ثالثاً ) در چهل سال گذشته با کندوکاو اسناد و اتفاقات ريزودرشت منطقه نمي‌توان کمترين نشانه عملي از تعارض فکري و يا عملي سران خودباخته کشورهاي عربي وابسته با صهيونيست‌ها يافت. به گواه تاريخ در همه اين سال‌ها اتکاي جبهه مقاومت در عرصه مبارزه با صهيونيست‌ها فقط به انقلاب اسلامي بوده است و در اين ميان کارآمدي سياست خارجي ايران در منطقه و جهان اسلام بر کسي پوشيده نمانده است. رابعاً) در تبارشناسي اين سازش بايد گفت روند سازش نه امروز بلکه از دوره قرارداد کمپ ديويد در سال ۱۹۷۸ شروع شده است. اندکي بعد توافق اسلو (۱۹۹۳) و سپس توافق وادي عربه (۱۹۹۴) از گام‌هاي جدي دولت‌هاي عربي در سازش با رژيم جعلي صهيونيستي بوده است. در همه اين سال‌ها انقلاب اسلامي ايران يک‌تنه بار مقاومت در برابر صهيونيست‌ها را بر دوش گرفته و در قالب مفاهيم مقاومت، استکبارستيزي و مردم‌سالاري ديني گفتمان جديدي را در تقابل با گفتمان‌هاي ديکتاتوري رقم ‌زده است.

درواقع به‌واسطه توانمندي ذاتي سياست خارجي جمهوري اسلامي معاهده ننگين قرن ترامپ با همه تمهيدات و زمينه‌چيني‌هاي از پيش طراحي‌شده يک شکست بزرگ بشمار مي‌رود و عملاً از حيز انتفاع ساقط شده است. محدود شدن روابط ديپلماتيک برخي دولت‌هاي عربي تحقيرشده آن‌هم تحت تأثير فشار آمريکا با صهيونيست‌ها در يک بيانيه بي‌خاصيت ديپلماسي به نام پيمان ابراهيم مبين بطن هياهوهاي تبليغاتي غربي‌ها در بزرگ‌نمائي روابط بدون پشتوانه عربستان و امارات با صهيونيست‌ها است. خلاصه کردن جهان اسلام در چند کشور به‌شدت در معرض آسيب مانند بحرين، امارات، عربستان و مراکش به‌قدري مضحک است که نيازي به بحث ندارد. به‌زودي سران اين کشورها مفهوم گاو شيرده بودن را با تمام وجود لمس کرده و صدمات ائتلاف شيطاني با صهيونيست‌ها را در مواجهه با ملل آزاده به‌روشني درک خواهند کرد. در حقيقت اين ارتباط‌گيري ذليلانه نه به خاطر سياست خارجي جمهوري اسلامي بلکه متأثر از ذات وابسته، فرسوده و دستخوش تحريف آن‌ها است.

7. در خاتمه لازم به ذکر است خالي کردن دل مردم، شکستن ابهت مقاومت و سست کردن بنيان‌هاي دفاع مردمي از انقلاب اسلامي از عمده اهداف کنوني اين جريانات در داخل کشور مي‌باشد. بديهي است مقاومت واکنش طبيعي و زائيده آزادگي و شرف يک ملت بزرگ و آزاده است. مقاومت عملاً موجب عقب‌نشيني دشمن است اما طبيعي است مقاومت در برابر دشمن هزينه دارد ولي هزينه مقاومت کمتر از هزينه سازش است. رهبر انقلاب اسلامي در اين رابطه مي‌فرمايند: «مقاومت واکنش طبيعي هر ملت آزاده و باشرفي در مقابل تهديد و زورگويي است... مقاومت برخلاف تسليم، موجب عقب‌نشيني دشمن مي‌شود. مقاومت هزينه دارد اما هزينه سازش و تسليم، از هزينه مقاومت به‌مراتب بيشتر است...وعده الهي در قرآن اين است که طرفداران حق، ممکن است قرباني بدهند اما پيروز نهايي‌اند. مقاومت يک امر ممکن است درست نقطه مقابل فکرِ غلط کساني که ميگويند مقاومت فايده‌اي ندارد.»

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
بخش های سایت
 
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif


پیوندها
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/emam3.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/leader.jpg

http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/jahanbin.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/dana.jpg